معنی کاهنده، تقلیل دهنده، عامل کم کننده، احیا کننده, معنی کاهنده، تقلیل دهنده، عامل کم کننده، احیا کننده, معنی lاijbi، تrgdg bijbi، uاkg lk ljjbi، اpdا ljjbi, معنی اصطلاح کاهنده، تقلیل دهنده، عامل کم کننده، احیا کننده, معادل کاهنده، تقلیل دهنده، عامل کم کننده، احیا کننده, کاهنده، تقلیل دهنده، عامل کم کننده، احیا کننده چی میشه؟, کاهنده، تقلیل دهنده، عامل کم کننده، احیا کننده یعنی چی؟, کاهنده، تقلیل دهنده، عامل کم کننده، احیا کننده synonym, کاهنده، تقلیل دهنده، عامل کم کننده، احیا کننده definition,